توی آسانسور بودم یه دختری هم سوار شد
اول ساکت بود بعد گفت : چطوری ؟
گفتم : الحمدلله
یه نگاهی به من کرد ، هندزفری شو جابجا کرد !
معلوم شد داره با تلفن حرف می زنه!
هیچی دیگه منم تسبیحم رو از تو جیبم در آوردم ادامه دادم :
الحمدلله الحمدلله الحمدلله الحمدلله الحمدلله
 

 
 
ﺁﻗﺎ ﻣﺎ ﯾﻪ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﺍﯾﻨﺎ ﺳﻪ ﺗﺎ ﺩﺧﺘﺮ ﺩﺍﺭﻥ ﺳﻪ ﻗﻠﻮ !!!!
ﯾﻌﻨﯽ ﻻﻣﺼﺒﺎ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﮐﭙﯽ ﭘﯿﺴﺘﺸﻮﻥ ﮐﺮﺩﯼ .....ﺣﺎﻻ ﺍﺳﻤﺎﺷﻮﻥ: ﭘﺮﻭﺍﻧﻪ ﭘﺮﯾﺴﺎ ﭘﺮﯾﺎ
ﮐﻪ ﺑﻪ ﻫﺮﺳﻪ ﺗﺎﺷﻮﻥ ﻣﯿﮕﻦ ﭘﺮﯼ !!!! ﮐﻼ ﻣﻠﺘﯽ ﺭﻭ ﺳﺮﮐﺎﺭ ﮔﺬﺍﺷﺘﻦ ......
حالا ﭼﻨﺪ ﻭقت ﭘﯿﺶ ﯾﮑﯿﺸﻮﻥ ﻗﺮﺍﺭ ﺑﻮﺩ ﻋﺮﻭﺳﯽ ﮐﻨﻪ؛
داداشم ﻭﺍﺳﻪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﺤﮑﻢ ﮐﺎﺭﯼ کنه، ﺭﻓﺘه ﺑﻪ هر ﺳﻪ ﺗﺎﺷﻮﻥ ﺗﺒﺮﯾﮏ گفته؛
ﺑﻌﺪﺍً فهمیده ﺳﻪ ﺑﺎﺭ ﺑﻪ ﯾﮑﯿﺸﻮﻥ ﮐﻪ ﻋﺮﻭﺳﻢ ﻧﺒﻮﺩﻩ ﺗﺒﺮﯾﮏ گفته :))

ﺣﺎﻻ ﺍﯾﻦ ﻫﯿﭽﯽ، ﺗﻮ ﻋﺮﻭﺳﯽ ﺑﻪ ﺑﺎﺑﺎﻡ می گم: ﻓﮏ ﮐﻨﻢ ﺍﯾﻦ ﺩاماﺩﻩ ﺑﯿﻦ ﺍﯾﻦ ﺳﻪ ﺗﺎ،
ﺩﻩ ﺑﯿﺲ ﺳﯽ ﭼﻞ ﮐﺮﺩﻩ ! ﺍﯾﻦ ﯾﮑﯽ ﺭﻭ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ فرموده! ﺍﺧﻪ ﺍﯾﻨﺎ ﮐﻪ ﺍﺻﻼ ﺑﺎﻫﻢ ﻓﺮﻕ ﻧﺪﺍﺭﻥ!

ﺑﺎﺑﺎمم ﺑﺮﮔﺸﺘﻪ ﻣﯿﮕﻪ:
" ﺧﺎﮎ ﺗﻮ ﺳﺮﺕ ﺑﭽﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﻧﺼﻔﻪ ﺗﻮست ﺭﻓﺘﻪ ﯾﻪ ﺯﻥ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﺎ ﺩﻭ ﺗﺎ ﺯﺍﭘﺎﺱ، ﺗﻮ ﯾﻪ ﺩﻭﻧﻪﭘﻨﭽﺮﺷﻢ ﻧﻤﯿﺘﻮﻧﯽ ﺑﮕﯿﺮﯼ؟"
 

 
بعضی از پسرارو فقط میشه به چشم خواهری دید و لا غیر !
 

حداقل هر 39 روز یک بار از دوستانتان خبر بگیرید
که اگر مرده بود به چهلمش برسید


آیا میدانید
با حذف جمله " خوب ، دیگه چه خبر " از زبان پارسی
ارزش سهام مخابرات با کاهش ۸۰ درصدی مواجه میشود .


لذت بردن یعنی بری مهمونی ،
دخترشون برات شربت بیاره ،
آروم بگی : خودتون درست کردین ؟
اونم با عشوه بگه : بله ، نوش جان
بعدش تو بگی : نمی خورم ، مرسی


شب جلو تلویزیون خوابم برده بود
مامانم ساعت 2 نصفه شب اومد پتو انداخت روم بوسم کرد ، کلی هم قربون صدقم رفت
بعد موقع رفتن پامو لگد کرد
داد زدم : اهههههههههههه . . . پام داغون شد
جواب داد : خاک تو سرت کنن ، آخه اینجا جای خوابه ؟


 

برداشت پدر و مادر از تحصیل در دانشگاه :
" این همه درس خوندی ، درِ یه نایلون رو نمیتونی‌ باز کنی ‌! "
 


باز یه سوالی مغزمو پریشون کرده
چرا جمعه انقدر به شنبه نزدیکه
ولی شنبه انقدر از جمعه دوره ؟
 


عمو زنجیر باف جان
ضمن عرض سلام و خسته نباشید
جهت زحمات بی دریغ شما بزرگوار
یک گِلگی داشتم از حضورتون . . .
شما که زنجیر ما رو بافتی . . .
پَه چرا پشت کوه انداختی ؟
مشکلتون دقیقاً چی بود ؟
 



فقط یه ایرانی اونم از نوع تهرانی می تونه از دود شهر فرار کنه
تا بره شمال هوای تازه تنفس کنه ، بعد اونجا هی تند تند قلیون بکشه !

 

فقط یک زن ایرانی میتونه
روزی چند ساعت برنامه آشپزی نگاه کنه و چند تا دفتر هم پر کرده باشه
و آخرش همون کوکوسبزی همیشگی رو برای شوهرش درست کنه !


هیچ وقت کار امروز رو به فردا ننداز . . .
فردا یه عالمه کار داری
قشنگ بندازش واسه دو سه هفته دیگه که خیالتم راحت باشه


دختر : بابا میتونم برم پیش دوستم درس بخونم ؟
بابا : نه نمیشه . . . برو اتاقت درس بخون
دختر : چرا آخه بابا ؟
پدر : واسه این که سالها پیش مامانت هم میومد پیش من درس بخونه


 

آبادانيه رو عقرب نیش میزنه
در حال مرگ میگه : سر قبرم بنویسین مار پیتون خوردش !


ورژن جدید
دقت کردین که : تن آدمی شریف است به جیب آدمیت
دقیقا همین لباس زیباست نشان آدمیت !
 



خدايا لطفا برو و به بعضي از آنهائی که ادعای ايمان داشتن دارند يادآوري کن که تو خدا هستي نه آنها !

 

اينائي که هميشه کليد دارن اما زنگ ميزنن و آسايش آدمو بهم ميزنن
همونائی هستن که هر بارکه ميرن حموم بعدش ميگن اون حوله منو میاری ؟
 



فقط يه ايراني ميتونه شامپو رو تو يه هفته تموم کنه
و تهش رو با آب قاطي‌ کنه و يک ماه بيشتر استفاده کنه
 

خدا نگذره از كساني كه شير حموم رو روي وضعيت دوش مي‌بندن و از حموم خارج مي‌شن !
 



عمه توماس اديسون مجددا در بيانيه اي به مردم شريف ايران اعلام کرد :
توماس فقط برق را اختراع کرده است . . .
لطفا به خاطر قبضش ما را مورد عنايت قرار ندهيد
 


تا حالا دقت کردين سر سفره وقتي به طرفت ميگي نمکدون رو بده ، اول خودش نمک ميريزه رو غذاش ، بعد ميده به تو

 

يکي از ترس ناک ترين جملات دوران مدرسه ، اين بود که :
"يه برگه از کيفتون بياريد بيرون"
 



اگر میخواهی در زندگی‌ قدمهای بلند برداری ، بهتره شلوار کردی بپوشی‌
 


مژده ای دل که مسیحا نفسی میاید
شوهر خوب مگر گیر کسی میاید
( خواهر حافظ )
 


دقت کردین فقط یه ایرانی میتونه بعد از چند روز کنگر خوردن و لنگر انداختن و استراحت ، وقتی پاش میرسه خونه خودش
بگه : آخیش . . . هیچ جا خونه خود آدم نمیشه !

فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز

+ نوشته شده در  شنبه 23 آذر 1392ساعت 12:30  توسط sanazbela 

فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز

+ نوشته شده در  شنبه 23 آذر 1392ساعت 12:30  توسط sanazbela 
فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز

+ نوشته شده در  یک شنبه 10 آذر 1392ساعت 11:57  توسط sanazbela 

نه اینکه کمر خم کند...نه....فقط....


دلتنگی خیلی سنگین است......

فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز

+ نوشته شده در  یک شنبه 10 آذر 1392ساعت 11:57  توسط sanazbela 
ر

 

ziba (3)

 

ziba (1)

 

ziba (2)

 

ziba (6)

 

ziba (4)

 

ziba (5)

 

ziba (9)

 

ziba (7)

 

ziba (8)

 

ziba (12)

 

ziba (10)

 

ziba (11)

 

ziba (15)

 

ziba (19)

 

ziba (21)

 

ziba (17)

 

ziba (16)

 

ziba (18)

 

ziba (14)

 

ziba (13)

 

ziba (20)

 

ziba (24)

 

ziba (22)

 

ziba (23)

 

ziba (27)

 

ziba (25)

ج

ziba (26)

 

ziba (36)

 

ziba (32)

 

ziba (31)

 

ziba (33)

 

ziba (29)

 

ziba (28)

 

ziba (30)

 

ziba (34)

 

ziba (35)

 

ziba (39)

 

ziba (37)

 

ziba (38)

 

ziba (40)

فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز

+ نوشته شده در  یک شنبه 10 آذر 1392ساعت 11:57  توسط sanazbela 
فرزند عزیزم :


آن زمان که مرا پیر و ازکار افتاده یافتی،

اگر هنگام غذا خوردن لباس...هایم را
 
کثیف کردم و یا نتوانستم لباسهایم را
 
بپوشم

اگر صحبت هایم تکراری و خسته کننده
 
است صبور باش و درکم کن

 
یادت بیاور وقتی کوچک بودی مجبور
 
میشدم روزی چند بار لباسهایت عوض
 
کنم برای سرگرمی یا خواباندنت مجبور
 
میشدم بارها و بارها داستانی را برایت
 
تعریف کنم...

وقتی نمیخواهم به حمام بروم مرا
سرزنش و شرمنده نکن

وقتی بی خبر از پیشرفتها و دنیای امروز سوالاتی میکنم،با تمسخر به من ننگر

وقتی برای ادای کلمات یا مطلبی حافظه م یاری نمیکند،فرصت بده و عصبانی نشو

وقتی پاهایم توان راه رفتن ندارند،دستانت را به من بده...همانگونه که تو اولین
 
قدمهایت را کنار من برمیداشتی....

زمانی که میگویم دیگر نمیخواهم زنده بمانم و میخواهم بمیرم،عصبانی نشو..
 
روزی خود میفهمی

از اینکه در کنارت و مزاحم تو هستم،خسته و عصبانی نشو
 
یاریم کن همانگونه که من یاریت کردم

کمک کن تا با نیرو و شکیبایی تو این راه را به پایان برسانم

فرزند دلبندم،دوستت دارم
فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز

+ نوشته شده در  شنبه 9 آذر 1392ساعت 18:34  توسط sanazbela 

! ...معنی مادر 

WHEN I CAME DRENCHED IN THE RAIN…………………
وقتی خیس از باران به خانه رسیدم

BROTHER SAID : “ WHY DON’T YOU TAKE AN UMBRELLA WITH YOU?”
برادرم گفت: چرا چتری با خود نبردی؟

SISTER SAID:”WHY DIDN’T YOU WAIT UNTILL IT STOPPED”
خواهرم گفت: چرا تا بند آمدن باران صبر نکردی؟

DAD ANGRILIY SAID: “ONLY AFTER GETTING COLD YOU WILL REALISE”.
پدرم با عصبانیت گفت: تنها وقتی سرما خوردی متوجه خواهی شد

BUT MY MOM AS SHE WAS DRYING MY HAIR SAID”
اما مادرم در حالی که موهای مرا خشک می کرد گفت

“STUPID RAIN”
باران احمق

THAT’S MOM!!!
این است معنی مادر
فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز

+ نوشته شده در  شنبه 9 آذر 1392ساعت 18:34  توسط sanazbela 

در شگفتم که سلام آغاز هر دیدار است ولی در نماز پایان است . شاید این بدین معناست که پایان نماز آغاز دیدار است.دکتر علی شریعتی

 

فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز

+ نوشته شده در  شنبه 9 آذر 1392ساعت 15:30  توسط sanazbela 


جدیدترین عکس نوشته های عاشقانه

فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز

+ نوشته شده در  شنبه 9 آذر 1392ساعت 15:30  توسط sanazbela 

70700273805666110416.jpg

فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز

+ نوشته شده در  شنبه 9 آذر 1392ساعت 15:30  توسط sanazbela 
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 24 صفحه بعد

[ طراح قالب وبلاگ : سیلور سون ] [ Weblog Themes By : SilverSeven.IR ]